بسم الله الرحمن الرحیم-ازادی راهم عقل وهم فطرت میپذیرد وبااثبات درستی وصحت و موثق وحی –وحی هم انرا میپذیردبا پذیرش وحی تائید بسیارنیرومندی رابرای حقانیت ارزش ازادی ایجاد میشود- برادرانی که به جبرمعتقد هستند میبایست بدانند چنانچه انسان برمحور جبر الهی سیرمسیر میکرد هیچگاه فرشتگان اعتراضی بران نداشتند وانحراف وعصیان معنائی دیگر نداشت چون انسان ازاد است واحتمال بسوی بدی وعصیان برود داشت معترض شدند—ارزش ذاتی ازادی برای انسان اصلاتا یک شان ومقام وارزش بسیار زیادی به انسان میدهد-مانندان میماند که صاحبخانه مهمان رابرادرخود خطاب میکند وخانه اشم متعلق به ان فردبیان میکند که مانندخانه خود تلقی کن- واین ازادی عجین است باپیشرفت همه جانبه درجهت مثبتکه درجبر حدی دارد- وانهم تقرب الی الله هرچقدر که مایل باشددست اش باز استکه باز این خصلت درجبر حدی دارد وهم چنین برای به کمال رسیدن هم عقل وهم فطرت وهم وحی قبول قیود وشروطی را لازم میدانددر ظاهر تضادی رخ مینماید-درحالیکهلازم وملزوم یک دیگر هستند-بعنوان مثال یک جراح در زمانی میخواهد جراحی کند لباس خاصی رامیپوشد وشرایط افراد وخصوصیات اطاق باید بصورت خاص باشد وگرنه جراحی رخ نمیدهد درحالیکه تک تک افراد به ازادی احترامی گذارند بالتر خداوند منان زمانی خلقی را ایجاد نکرده است در ازادی مطلق است وزمانی مخلوقی رابجود اوردشخص خودرا مقید مدیداند- پس باید هم رفع موانع ازادی کرد وهم رفع موانع –عقل- فطرت ووحی ناب کرد- علمامثالی میاورند- فردی به سفره گسترده دعوت میکنندکه هرجا خواستیدبنشنید وهرچه خواستید بخورید- مسلم است فرد جائی راانتخاب میکند واز غذا هاانچه بهنفع او است برمیگیزند-چون انسان دارای وسوسه های نفس اماره به سو واقع میشودکه اورادرجهتمنفی سوق میدهد انسان سدی درمقابل ان فراهم می اوردوقدرتی برخلافان ایجاد میکند که انرا ریشه کن کنددرحقیقت جبری برعلیه ان فرام میسازد-سوال این است ازادی مطلق انسان خدشه برداشت واین امر درست ولی ÷اسخ این است که ازادی مثبت مانع خودرا باجبر ازبین برد واین امر انسان به سمت خداگونه بودن نزدیک میکندکه خداوندمنان بودن وسوسه است وجبری لازم ندارد ولی انسان نیازمند این جبر است-که این امر نیازمند علم عظیمی است که قبول مانع بر مفاسد باید مشروعیت وعقلانیت خودرا یقینی کند وهرکس به یقین رسید دیگران وحتی حکومت باید از ایشان تبعیت کند نه ایشان از اکثریت وحکومت-ادامه دارد